جدول جو
جدول جو

معنی پوک دکتن - جستجوی لغت در جدول جو

پوک دکتن
اخم کردن، دولا شدن، در حالت نشسته دولا شدن، چهار دست و پا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

۲معشوقی که بدون اجازه ی پدر و مادر به همراه عاشق روانه شود.، پس افتادن، لاغر شدن و به تحلیل رفتن، تنگ دست شدن، ظاهر شدن، نمایان شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کج افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
برق افتادن، تمییز شدن، آشکار شدن، آشکار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دویدن، به دو افتادن، آغاز به دویدن کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پررو شدن، وقیح شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شایع شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
برخاستن صدای خفیف و کنایه از: اتفاق افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
بر سر زبان ها افتادن، تنها ماندن
فرهنگ گویش مازندرانی
به پشت افتادن و سقوط ناگهانی از شنیدن خبری هولناک، لاغر
فرهنگ گویش مازندرانی
به پشت افتادن، پس افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
فراموش کردن رخدادها و در گذشتن از آن، عقب ماندن
فرهنگ گویش مازندرانی
اخم نمودن، آماس نمودن بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رسیدن خربزه و میوه هایی مانند زردآبو و شلیل
فرهنگ گویش مازندرانی
گره افتادن نخ
فرهنگ گویش مازندرانی
ماندگار شدن، نشستن
فرهنگ گویش مازندرانی
روز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جلو زدن از کسی یا چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
دمر روی زانو و آرنج قرار گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی